دسته: عکس نوشته عاشقانه باحال

عکس نوشته عاشقانه باحال

سخت یکیو فراموش کنی

عکس نوشته فراموش کردن خیلی سخته بخوای یکیو فراموشکنی یکی که همه خاطراتت با اوست یکی که تمام روزهای خوش زندگی را برات ساخته عشقی که خوشبختی رابرات ثانیه زده چه طور باید فراموش کنی کسی را که نفس به تو داده واقعا سخته بخوای…

کمتر که هستی

عکس نوشته عزیز بودن کمتر که آفتابی شوی کمتر تماس بگیری کمتر تو را که ببینند بیشتر هوایت را می کنند دوریت اذیتشان می کند وقتی در دسترس باشی تکراری می شوی روزهای تکراری انسانهای تکراری افراد از تکرار خوششان نمی آید دوست دارند هر…

ی سری رابطه ها بر اساس سوء تفاهم

عکس نوشته سوء تفاهم گاهی با یک نگاهی که دیگران می کنند جذب می شویم زمانی با یک برخورد ساده دل به تپش می افتد گاهی با یک تلنگر کوچک تمام بدن می لرزد زمانی هم با یک حرف کوچک دلی آشوب می شود با…

چرا پاییز هیشکی بر نمی گرده؟

عکس نوشته پاییز: بهار سر آغاز رویش است و جوانه زدن فصل نوشدن ، تازه شدن ، دوباره جوان شدن اما پاییز هزار رنگ و افسون، با جلوهای هزار برگ  عشق با برگهای زیر پا و خاطره ای  از آن روز رویایی آن روز در…

دچارم به دردی که درمان ندارد

عکس نوشته دچارم دچارم به دردی که درمان ندارد دلم بی تو دیگر ببین جان ندارد دچارم دچارم تویی راه چارم تو میدونی جز تو کسی رو ندارم تو معشوقه ی من همان جان تازه کسی که نبودش هنوزم یه رازه دچارم دچارم تویی راه…

از تمام این حرف ها که بگذریم سکوت چیز دیگریست…

از تمام این حرف ها که بگذریم سکوت چیز دیگریست…           زندگی انگار تمام صبرش را بخشیده است به من…! هرچه من صبوری میکنم او با بی صبری تمام هول میزندبرای ضربه بعد…! کمی خستگی در کن، لعنتی… خیالت راحت…! خستگی…

خوشا راهی! که پایانش تو باشی

عکس نوشته خوشا راهی! که پایانش تو باشی خوشا دردی!که درمانش تو باشی خوشا راهی! که پایانش تو باشی خوشا چشمی!که رخسار تو بیند خوشا ملکی! که سلطانش تو باشی خوشا آن دل! که دلدارش تو گردی خوشا جانی! که جانانش تو باشی خوشی و…

چون جانم آوردی به لب جانانِ من شو ساعتی

شعر آهنگ جدید حسام الدین سراج بزرگ راه همت شب بی گه است ای ماهه من شب بی گه ست ای ماهه من مهمان من شو ساعتی مهمان من شو ساعتی هم خانه ی عشقه توام هم خانه ی عشقه توام همخانه من شو ساعتی همخانه من شو…

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

شعر زیبای حافظ دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور   یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور گر…