دیگه کار از کار گذشته
عکس نوشته درد بی درمان توسریال جیران ی دیالوگ داشت که می گفت به سر شکستن دوا نمیشه دل شکسته این همون کار از کار که گذشت دیگه هر کاری کنی همون فایده نداره ی خودمونه عشق جانم تو با دل شیدای من چنان کردی…
ویرانه دل ماست
عکس نوشته دل دیوانه ویرانه دل ماست که با هر نگه دوست صدبار بناگشت و دگر بار فروریخت دل دیوانه من تا تو را می بیند هربار فرو می ریزد هر لحظه هرساعت همه عمرش را در اصظراب فروریختن بود ثانیه هایی که از ترس…
هرجور حساب می کنم قرار نبود تو این سن اینقدربی حوصله باشم
عکس نوشته بی حوصلگی هر جور حساب می کنم قرار نبود تو این سن اینقدر بی ذوق و بی حوصله باشم من جوانی کهنسالم که حوادث دوران کوتاه عمرم پیرم کرده قرار نبود کسی چنین پیرم کند هر طور که فکر می کنم می بینم…
یکی پیدا بشه که بلدمون باشه
عکس نوشته بلد بودن یکی پیدا بشه که بلدمون باشه بلد بودن خیلی بهتر از عاشق بودن و دوست داشتن است هرکس را که بلد باشی تمام لایه های اورا شناخته ای خوب درکش می کنی برایش خوب جایی در دورنت باز می کنی دیگر…
خودت را به خدا بسپار
عکس نوشته خلایق هرچه لایق خودت را به خدا بسپار انسانها را به لیاقتشان هرکس باید به سمت لیاقتش برود به خودمان زمزمه کنیم که هرکس باید به اندازه لیاقتش جلو بیاید خدا هم به اندازه لیاقت هرکس، به او نعمت می دهد هرچه لایق…
اگه اونی که دوستش دارم باهام بد حرف بزنه گریه می کنم
عکس نوشته گریه شما را نمی دانم ولی اکر اونی که دوستش دارم باهام بد حرف بزنه می شینم گریه می کنم اگر کسی را دوست داشته باشم و او با من بد حرف بزند میشینم و گریه می کنم من عاشقش هستم چرا باید…
کسی که ازش دل بریدی
عکس نوشته آرزوی از دست رفته همین کسی که ازش دل بریدی می خواست کسی شود که برایت آروز باشد. چه آسان از انسانها دل می بریم همه را نادیده می گیریم همه را از خود دور می کنیم به هیچ کس و هیچ جا…
زیادت را که دزدیدند
عکس نوشته آرزو زیادت را که دزدیند کمت را آرزو می کنم من نتوانستم کل تو را در کنار خودم داشته باشم برای خودم کم را آرزو می کنم فقط باشی در کنارم و یادت را دوست بدارم من عاشق با تو بودن در هوای…
در فاصله آوردن یک چای هم دلتنگ می شوم
عکس نوشته دلتنگی مداوم دررسریال خاتون شیرزاد تعریف می کنه اومدم خواستگاریت رفتی چایی بیاری تو این فاصله دلم برات تنگ شد چه قدر من بی تو بی تابم حتی یک لحظه هم نمی توانم دلتنگی را تحمل کنم چه قدر فاصله ریختن چای طول…
غم آشنای قدیمی
عکس نوشته غم آشنای قدیمی غربت فقط اونجا که بانو هایده میگه: یکی آشنا میاد به چشم من ، ولی از بخت بد اونم غمه این آشنای قدیمی همیشه بامن است دوستی همیشگی رفیقی دوست داشتنی که به هر جا و مکان و زمان دارمش…