در فاصله آوردن یک چای هم دلتنگ می شوم
عکس نوشته دلتنگی مداوم دررسریال خاتون شیرزاد تعریف می کنه اومدم خواستگاریت رفتی چایی بیاری تو این فاصله دلم برات تنگ شد چه قدر من بی تو بی تابم حتی یک لحظه هم نمی توانم دلتنگی را تحمل کنم چه قدر فاصله ریختن چای طول…
پنج شنبه ات به خیر
عکس نوشته پنج شنبه پنج شنبه ات به خیر چه می کنی کجایی اینجا شلوغ کرده خیالت در درون من من روزهای پنج شنبه را نوع دیگر دوست دارم چون می دانم تو را خیالت را خودت را می بینم من عاشق روزهایی هستم که…
غم آشنای قدیمی
عکس نوشته غم آشنای قدیمی غربت فقط اونجا که بانو هایده میگه: یکی آشنا میاد به چشم من ، ولی از بخت بد اونم غمه این آشنای قدیمی همیشه بامن است دوستی همیشگی رفیقی دوست داشتنی که به هر جا و مکان و زمان دارمش…
و گمان می کنی که پایان راه است
عکس نوشته پایان راه وگمان می کنی که پایان راه است و خداوند همه چیز را درست می کند وقتی در پایان راه ناامید می شوی و هیچ راهی نمی یابی بازقه های امید در تو زنده می شود که راهی هست امیدی هست نوری…
خدایا یک معجزه
عکس نوشته معجزه الهی خدایا یک معجزه که جواب همه ضعف هایمان باشد خدایا یک معجزه از جنس نور از جنس خدا از جنس آینده نشانم بده خدایا یک سخن تازه یک حرف جدید که همه روزهای تلخ گذشته را درمان کند خدایا راهی نوری…
تا اخر عمر تنها باشی مهم نیست
عکس نوشته تنهایی همیشگی تا آخر عمر هم تنها باشی مهم نیست فقط نگذار دلت پیش کسی بمونه که دلش پیش تو نیست کسی که دلش با دیگری است برایت دل نمی شود حواسش جای دیگری است نگاهش با دیگری حدیث حاضر و غایب خودش…
تا خرخره پرم از بی اعصابی
عکس نوشته بی حوصلگی تا خرخزه پرم از بی اعصابی ناخن می خورم رنگ می کنم لاک می زنم مو شانه می کنم شعر می خوانم کتاب می خوانم عشق را صدا می کنم فریاد و ناله سر می دهم عاشق می شوم اما باز…
باورش با تو چه طوریش با خدا
عکس نوشته باور قوی باورش با تو چه طوریش با خدا تو فقط کافی است که باور کنی خدا دستت را خواهد گرفت در بهترین زمان و مکان راهی برایت برخواهد گزید که خودت هم نخواهی دانست از کجا بوده روزی هزار بار بر خواسته…
هرکس آمد و ما را پریشان کرد
عکس نوشته پریشانی هرکس از راه رسید و ما را پریشان کرد و رفت هرکس از راه رسید دل ما را برد ما را خانه به دوش کرد و رفت دل ما را به یغما برد زندگی ما را از هم پاشید ورفت ما از…
عشق در دل ماند و یار از دست رفت
عکس نوشته یار از دست رفته عشق در دل ماند و یار از دست رفت او یک رهگذر بود در دل من من او را چون جان شیرین دوست می داشتم ولی جانان من از دست رفت من عاشق او بودم و او عاشق دیگری…